ابراض
نویسه گردانی:
ʼBRʼḌ
ابراض . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بَرض .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ابراض . [ اِ ] (ع مص ) گیاه گوناگون برآوردن زمین آنگاه که گیاهان را برای خردی و حقیری از یکدیگر باز نتوان شناخت .
ابراز. [ اِ ] (ع مص ) نمودن . پیدا کردن . بیرون آوردن . (زوزنی ). بیرون کردن چیزی را. آشکار کردن . اظهار. ظاهر کردن . عرض کردن . || گشادن نام...