اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اذنة

نویسه گردانی: ʼḎN
اذنة. [ اَ ذَ / ذِ ن َ ] (اِخ ) بقول سکونی کوهی است برابر توزکه آنرا غمر شرقی توز گویند و چون از آن بگذرند بکوهی در مشرق آن رسند که آنرا هم اَذَنة نامند و سپس آن کوهی است که حبشی نام دارد. (معجم البلدان ). || نصر گوید آذنة خیالی است از اخیله ٔ حمی فید،که بین آن و فید قریب 20 میل مسافت است و در شعر آنرا جمع بسته و آذنات گفته اند. (معجم البلدان ). مجموعه ٔ کوههای موسوم به اَذَنات . || نیز شهریست از ثغور قرب مصیصه و مشهور است و از آنجا گروهی ازاهل علم برخاسته اند. (معجم البلدان ). || نام شهری نزدیک طرسوس . || نام کوهی نزدیک مکه . || وادی اَذَنة؛ وادی سیل عرم است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اذنة. [ اَ ذَ ن َ ] (ع اِ) برگدانه . (منتهی الارب ). وَرَق ُالحَب . || بچگان شتران و گوسفندان . || طعام لااَذَنَةَ لها؛ طعامی که رغبت بدان...
اذنة. [ اَ ذَ ن َ ] (اِخ ) شهری و نیز ناحیتی که این شهر مرکز آنست بجنوب شرقی آسیةالصغری که آنرا ترکان آطنه و اَدَنه ۞ گویند. و آن و مجم...
اذنة. [ اُ ذَ ن َ ] (ع ص ) آنکه هرچه شنود تصدیق کند. آنکه همه را راستگوی پندارد. آنکه بقول هر کس باور کند. خوش باور.
اظنة. [ اَ ظِن ْ ن َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ظنین . (ناظم الاطباء). ۞ رجوع به ظنین و اَظِنّاء شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.