اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارسطو

نویسه گردانی: ʼRSṬW
ارسطو. [ اَ رِ ] (معرب ،اِ) نام دوائی است که آنرا زراوند گویند چه ارسطولوجیا زراوند طویل است و لوجیا به معنی طویل باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به زراوند و ارسطولوخیا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) ۞ (در یونانی : اریست تلس ۞ ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی ...
این واژه دراصل یونانى ست و معربِ اَریسْتوتِلیس Aristotelis یا اَریستوتل Aristotleیا ارستو Arastu است شایسته ایرانیان نیست که واژگان یونانى - رومى یا ه...
(Arastoopino) یک لقب به معنای قدرت افکار، کسی که میتواند افکار خود را روی هدفی مشخص متمرکز کند.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خلقیات ارسطو. [ خ ُ قی یا ت ِ اَ رِ / رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حکمت عملی ارسطو. مقابل حکمت نظری . (یادداشت بخط مؤلف ).
دارویى که تمام دردها را درمان مى کند
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۸/۰۷/۲۶
0
0

میخوام اسم پسرم را ارسطو بزارم


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.