اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افلاطون

نویسه گردانی: ʼFLAṬWN
افلاطون . [ اَ] (اِ) مقل که بهندی گوگل گویند. (مؤید الفضلاء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
افلاطون . [ اَ ] (اِخ ) ابن ارسطون یا اریستن . از شاگردان فیثاغورس بود که با سقراط نزد او تلمذ می نمود، لیکن در زمان حیات سقراط اشتهاری در می...
این واژه دراصل یونانى ست و معربِ اپلاتون Aplatun است شایسته ایرانیان نیست که واژگان یونانى - رومى یا هندى را معرب و از غربال تازیان بیان کنند اگر واژه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خم افلاطون . [ خ ُ م ِ اَ ] (اِخ ) در کتب تواریخ نوشته اند که چون افلاطون به سن پیری رسید در خم بزرگ بنشست شاگردان بموجب او سر خم محکم ...
افلاطون الهی . [ اَ ن ِ اِ لا ] (اِخ ) رجوع به افلاطون شود.
اصحاب افلاطون . [ اَ ب ِ اَ ] (اِخ ) ۞ پیروان مکتب فلسفی افلاطون . رجوع به حکمت اشراق چ کربن ص 162، و افلاطون شود.
مدینه ٔ افلاطون . [ م َ ن َ / ن ِ ی ِ اَ ] (اِخ ) رجوع به مدینه ٔ فاضله و نیز رجوع به افلاطون شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.