اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر آهو سوار شدن

نویسه گردانی: BR ʼAHW SWʼR ŠDN
بر آهو سوار شدن . [ ب َ س َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به آهو سوار شدن . کنایه از جلد و شتاب رفتن . (آنندراج ) :
شدند آن هزبران آئین شکار
بر اندازِ آهو بر آهو سوار.

هاتفی (آنندراج ).


چون روان شد شاه شیرافکن به آئین شکار
ازبرای شیر کشتن گشت بر آهو سوار.

امیرخسرو (آنندراج ).


|| کنایه از اراده ٔ بسیار دویدن کردن و تیز رفتن . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.