اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهر داشتن

نویسه گردانی: BHR DʼŠTN
بهر داشتن . [ ب َ ت َ ](مص مرکب ) نصیب داشتن . صاحب قسمت بودن :
بدو گفت کسری که آباد شهر
کدام است و ما زو چه داریم بهر.

فردوسی .


همه نامداران و گردان شهر
هر آنکس که او از خرد داشت بهر.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
بهر رو داشتن . [ ب َ رِ رو ت َ ] (مص مرکب ) جمیل بودن . خوشگل بودن . (یادداشت بخط مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.