اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پارس

نویسه گردانی: PARS
پارس .(اِخ ) نام یکی از پهلوانان ایران بعهد یزدگرد(؟).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پارس در اصل پارث بوده که در سنسکریت: پاتره pâtra. در اوستایی: پاثره pâşra و در سغدی: پارث pârş شده و در هر سه زبان به معنی: مراقبت، بیداری، نگهبانی، م...
خلیج پارس . [خ َ ج ِ ] (اِخ ) خلیج فارس . رجوع به خلیج فارس شود.
دریای پارس . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) خلیج فارس . رجوع به بحر پارس ذیل بحر و خلیج فارس در ردیف خود و تاریخ ایران باستان ص 1807 و 1917 و التفهی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پارس در اصل پارث بوده که در سنسکریت: پاتره pâtra. در اوستایی: پاثره pâşra و در سغدی: پارث pârş شده و در هر سه زبان به معنی: مراقبت، بیداری، نگهبانی، م...
ریشه ی این واژه پارث می باشد که در زبان سغدی پارث در سنسکریت: پاتره pâtra؛ در اوستایی: پاثره pâşra و به واتای مواظبت، بیداری، مراقبت بوده و چون کار سگ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.