اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پندو

نویسه گردانی: PNDW
پندو. [ پ َ ] (اِ) جرجیر. ککژ. ککج . ایهقان . انداو. تره تیزک . کیکیز. کیکش . شاهی . تندک . تره تندک . حرف . خردل فارسی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پندو. [ پ ِ ] (اِ) در فرهنگ شعوری (ج 1 ص 261) بمعنی آواز آب و کنه آمده است . لکن بفرهنگ شعوری اعتماد نمیتوان کرد.
گویش دزفولی و از واژگان اصیل پارسی که فراموش و گم شده است: ورم کردن، تورم، خیساندن و جذب آب، ولی به معنای باد کردن نمی باشد. در زبان فارسی افغانی پندی...
پند به معنی نصیحت است که جنبه تشویق دارد. اما ، اندرز جنبه ی توبیخ و بازداشت دارد که ما را از انجام کاری منع می دارد. وقتی با یکدیگر بیان می شوند گفتا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.