اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهن و دراز

نویسه گردانی: PHN W DRʼZ
پهن و دراز. [ پ َ ن ُ دِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) عریض و طویل . باعرض و طول . دارای پهنا و درازا :
یکی خانه دیدند پهن و دراز
برآورده بالای او شست باز.

فردوسی .


ابلنداح ؛ پهن و دراز شدن . فراخ شدن جای . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.