اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیروز

نویسه گردانی: PYRWZ
پیروز. (اِخ ) پسر یزدگرد شهریار آخرین پادشاه ساسانی . (احوال و اشعار رودکی ص 196 و مزدیسنا ص 13). وی پس از قتل پدر بتخارستان رفت و امپراتور چین در سال 662 م . او را بپادشاهی ایران شناخت . پیروز سپس به چین رفت و جزء مردان مستحفظ مخصوص امپراطور درآمد و در سال 677 در محلی موسوم به چانگ گان آتشکده ای ساخت و در همین سال نیز بمرد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اشتاد پیروز. [ اَ دِ ] (اِخ ) نام پسر فیروز که یکی از نجبای ایران بود و در جنگ خسرو پرویز با بهرام چوبینه ، سالاری از سپاهیان وی بشمار میرفت...
بادان پیروز. (اِخ ) باذان پیروز. بادان فیروز. نام شهر اردبیل است و چون فیروز آن شهر را بنا کرد باین نام موسوم ساخت چه بادان بمعنی آبادان ...
پیروز گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) ظفر یافتن . پیروز شدن . غالب آمدن . دست یافتن . چیرگی یافتن . فاتح آمدن . پیروز گشتن : چو پیروز گردی ز...
شاه رام پیروز. (اِخ ) (شهر...) نام شهری است که کسری پس از آنکه قوم موسوم به چول را سرکوب کرد و فقط هشتاد نفر که از بهترین مردان جنگی ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.