اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترع عوز

نویسه گردانی: TRʽ ʽWZ
ترع عوز. [ ت َ ع ُ عو ] (اِخ ) نام قریه ای بزرگ نزدیک حران . (ابن الندیم ). دهی است به حران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یاقوت آرد: قریه ٔ مشهوری است به حران ، از بنای صابیان است که آن را بدانجا هیکلی بود و صابیان هیکل ها را بنام ستارگان می ساختند و هیکلی که در این قریه بود بنام زهره بود و معنی ترع عوز به لغت صابیان باب الزهره است و مردم حران در عصر ما این قریه را ترعوز می نامند ونوعی خیار را بدان نسبت دهند که در آنجا کاشته می شود و از آب باران سیراب می گردد. (از معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.