اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسلط

نویسه گردانی: TSLṬ
تسلط. [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) گماشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). برگماشته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دست یافتن . (زوزنی ). بر کسی دست یافتن و غلبه کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). غالب گشتن و چیره شدن . (ناظم الاطباء). غالب شدن و دست یافتن بر کسی باقوت و قدرت . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مسلطشدن بر کسی . (از المنجد): سلطه اﷲ علیهم فتسلط؛ چیره کرد و غالب نمود خدای او را بر ایشان پس چیره شد. غلبه و چیرگی و دست یافتگی . (ناظم الاطباء): تسلط و اقدام شیر مقرر است . (کلیله و دمنه ). || استقلال و تصرف با قدرت و حکومت مستقل . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه تبارانه پارسى ست یعنى خودش پارسى نیست اما سرچشمه اش پارسى ست. واژه ى شاریتا/شاریتاه Sharita/Sharitah در پهلوى : پادشاه ، شاه ، سلطان ، فرمانر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.