تغا
نویسه گردانی:
TḠA
تغا. [ ت ِ ] (ع اِ) خنده ٔ بلند. (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
طغا. [ طُ ] (اِخ ) (امیر...) از امرای دوران مغول معاصر کیخاتوخان بن ابقاخان بن هولاکوخان که در قرن هفتم میزیسته است . رجوع به تاریخ گزیده ...
تقاء. [ ت ِ ] (ع مص ) پرهیز کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تقع. [ ت َ ق ِ ] (ع اِ) گرسنگی سخت . (منتهی الارب ). گرسنگی . (از ناظم الاطباء).
تقع. [ ت َ ق َ ] (ع مص ) گرسنگی و گرسنه شدن . والفعل من سمع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).