اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تکمیل دادن

نویسه گردانی: TKMYL DʼDN
تکمیل دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن . کمال دادن . به حد تمامی و نیکویی رسانیدن :
سایه ای کز مدد مد سوادش داده ست
دست کحال قضا دیده ٔدین را تکمیل .

انوری .


رجوع به تکمیل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.