اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ نظر

نویسه گردانی: TNG NẒR
تنگ نظر. [ ت َ ن َ ظَ ] (ص مرکب ) خردک نگرش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نظرتنگ . بخیل . کوته نظر :
اشکم که به هر تنگ نظر، گرم نجوشم
آهم که به هر سردنفس ، یار نباشم .

صائب (از آنندراج ).


رجوع به ماده ٔ بعد و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.