اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیره رو

نویسه گردانی: TYRH RW
تیره رو. [ رَ / رِ ] (ص مرکب ) تیره رخ . تیره چهر. سیه روی . تیره روی :
زحل نحس و تیره روی نگر
کز بر مشتریش مستقر است .

خاقانی .


ز خورشید تا سایه موئی بود
که این روشن ، آن تیره روئی بود.

نظامی .


رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.