اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثمیلة

نویسه گردانی: ṮMYL
ثمیلة. [ث َ ل َ ] (ع اِ) بقیه ٔ آب و طعام در شکم . || آب اندک باقی مانده در تک حوض یا مشک . || جای آب و طعام در شکم . || باقی دانه و پست و خرما در خنور. || باقی مانده ٔ هر چیز. || خانه ای که در آن فرش و قماش باشد. || مرغی است . || دیوارمانندی که ازسنگ سازند تا آب را منع کند. || آن طعام که پیش از نوشیدن شراب خورند. || (مص ) آشامیدن شراب که پیش از آن طعامی نخورده باشند. || (اِ) گل که از چاه برآرند. ج ، ثمیل و ثمایل .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سمیله . [ س َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شادلی بخش مرکزی شهرستان شوشتر. دارای 100 تن سکنه است . آب آن از کارون . محصول آنجا غلات . شغ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.