اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان آدم

نویسه گردانی: JAN ʼADM
جان آدم . [ ن ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روح آدم . روان آدم . || کنایه از چیز غریب و کمیاب :
این حرف نقش لوح مزار سکندر است
بگذار آب خضر مگر جان آدم است .

محمداسلم سالم (از بهار عجم ).


|| شراب :
ای جان آدم اینهمه قالب تهی نبود
سازند از برای تو کاواک شیشه را.

(از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.