گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جوغ نویسه گردانی: JWḠ جوغ . (اِ) ۞ بروزن دوغ ، چوبی را گویند که در وقت زراعت کردن بر گردن گاو نهند. (برهان ). رجوع به جغ و یوغ و جه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی قلعه جوق سنگی قلعه جوق سنگی . [ ق َ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبريز،واقع در 32هزارگزی جنوب بستان آباد و 26هزارگزی شوس... قلعه جوق الفلو قلعه جوق الفلو. [ ق َ ع َ اِ ل َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه ، واقع در 23هزارگزی جنوب بخش و 17هزارگزی شوسه ٔ ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود