چش
نویسه گردانی:
CŠ
چش . [ چ ُ ] (صوت ) کلمه ایست که بدان خر الاغ را از رفتار بازمیدارند. (ناظم الاطباء). لفظی است که خر الاغ از شنیدن آن از رفتار بازماند و بایستد. (برهان ) (آنندراج ). لفظی است که برای بازداشتن حیوان سواری و بارکش از حرکت ، استعمال میشود. (فرهنگ نظام ). چشه . هش . هشه . صوتی برای متوقف ساختن خر و استر. آوازی که بدان خر یا استر را از رفتن بازدارند. لفظی که بدان ایستادن خر را خواهند.
- امثال :
خر لنگ معطل چشه .
خرخسته را چشی بس است . (فرهنگ نظام ). رجوع به چشه و رجوع به هش شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چش داره کا. (مازنی )، برابر قایم باشک بازی و یا "چشم گیرک" (فارسی -افغانستان ) است .