اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسب

نویسه گردانی: ḤSB
حسب .[ ح َ س َ ] (حرف اضافه ) برحسب . به حسب . برطبق . مطابق . بروفق . به دستور. بنابر. موافق . حَسب :
و بر حسب واقعه گویان . (گلستان ).
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند برحسب اختیار دوست .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حصب . [ ح َ ] (ع اِ) باد که سنگ آرد. (مهذب الاسماء).
حصب . [ ح َ ص َ ] (ع مص ) سرخجه شدن . حصبه برآوردن . مبتلی به سرخجه برآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). || انقلاب چله از کمان . (منتهی الارب )....
حصب . [ ح َ ] (ع مص ) سنگ ریزه انداختن بر. سنگ انداختن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || رفتن بر روی زمین . رفتن در زمین . || اعراض کرد...
حصب . [ ح َ ] (اِخ ) (عبری ) اسم ملکه از ملکه های نینویه یا مقاطعه ٔ زاب است و برخی ترجمه ٔ آنرا«او بجا آمده است » دانسته اند. (قاموس کتاب م...
هصب . [ هََ ] (ع مص ) گریختن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد از ابن اعرابی ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.