اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حوحاة

نویسه گردانی: ḤWḤA
حوحاة. [ ح َ ] (ع مص ) زجر کردن بز را با گفتن کلمه ٔ حو. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
هوهاءة. [ هََ ءَ ] (ع ص ) گول . (منتهی الارب ) (آنندراج ). احمق . (اقرب الموارد). || چاهی که در آن متعلق و جای فرودآمدن نباشد. (اقرب الموار...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.