اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خراسانی

نویسه گردانی: ḴRʼSANY
خراسانی . [ خ ُ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به خراسان ، که مشتمل بر بلاد کثیره می باشد. بعقیده ٔ اهل عراق از ری تا مطلع شمس داخل خراسانست . (از انساب سمعانی ) (منتهی الارب ) :
ببازارگانی خراسانیم
به رنج اندرون بی تن آسانیم .

فردوسی .


- طین خراسانی ؛ قسمی خاک که از خراسان آرند. (یادداشت بخط مؤلف ).
|| قسمی کاغذکه از کتان کردندی . (ابن ندیم ). || نام طعامی است . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). || بُختی . قسمی شتر است . (یادداشت مؤلف ). || دستنبو. رجوع به دست بویه شود. (یادداشت بخط مؤلف ). در تداول امروز، نوعی خربزه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
شرف‌الدین خراسانی ملقب به شرف (زادهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۰۶ در همدان — درگذشتهٔ ۱۴ آبان ۱۳۸۳ در تهران) از برجسته‌ترین استادان فلسفهٔ یونانی در ایران بود. مهم‌ت...
ابوالجیش خراسانی . [ اَ بُل ْ ج َ ش ِ خ ُ ](اِخ ) مسمی بمظفر. از متکلمین شیعه . (ابن الندیم ).
خالد کاتب خراسانی . [ ل ِ دِ ت ِ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) رجوع به خالدبن یزید کاتب خراسانی شود.
ابن الثلجی خراسانی . [ اِ نُث ْ ث َ ی ِ خ ُ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن شجاع الثلجی ، ملقب به فقیه العراقین . مبرز اقران زمان خویش ، فقیه وَرِع و...
بیخ انجدان خراسانی . [ خ ِ اَ ج ُ ن ِ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشترغاز است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به اشترغاز...
ابوالحسن بوشنجی خراسانی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ش َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) یکی از مشایخ صوفیه . او صحبت ابوعثمان حیری و ابن عطاء و ابوعمرو دریافت ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.