اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دراز آمدن

نویسه گردانی: DRʼZ ʼAMDN
دراز آمدن . [ دِ م َ دَ ] (مص مرکب ) دراز شدن . طولانی گشتن . طویل شدن .
- دراز آمدن سخن ؛ طولانی شدن آن :
بیا و گونه ٔ زردم ببین و نقش بخوان
که گر حدیث نویسم سخن دراز آید.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.