اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دراز گزاردن

نویسه گردانی: DRʼZ GZʼRDN
دراز گزاردن . [ دِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) طول دادن گفتار یا تعبیری .
- دراز گزاردن نماز ؛ طول دادن آن :
کلید در دوزخست آن نماز
که در چشم مردم گزاری دراز.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.