اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست اره

نویسه گردانی: DST ʼRH
دست اره . [ دَ اَرْ رَ / رِ / اَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) اره ٔ دستی کوچک . (آنندراج ). دستره و اره ٔ دستی . (ناظم الاطباء). اره یا قسمی از آن . اره که با دست بکار برند. اره های کوچک . (یادداشت مرحوم دهخدا).منشار. (زمخشری ) میشار. شرشرة. (دهار) :
پشت خوهل و سر تویل و روی برکردار پیل
ساق چون سوهان و دندان بر مثال دست اره .

غواص .


این ترب را اگر بدوانی تو فی المثل
بر دست اره ریزد دندان دستره .

سوزنی .


نَشر؛ بریدن به اره و دست اره . (دهار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.