اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست کمان کردن

نویسه گردانی: DST KMAN KRDN
دست کمان کردن . [ دَ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در عبارت ذیل از تاریخ بیهقی مرادف دست گرا کردن و درآویختن و بر سبیل آزمایش جنگیدن معنی دهد : گفته بودند به بیابان بروید بتعجیل تا در بیابان بباشیم و یک دست کمانی بکنیم که این پادشاه از لونی دیگر آمده است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 618 و چ فیاض ص 605).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.