اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست نما

نویسه گردانی: DST NMA
دست نما. [ دَ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (ن مف مرکب ) دست نموده . نشان داده شده به دست . انگشت نما :
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من .

سعدی (بدایع).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.