دیانة
نویسه گردانی:
DYAN
دیانة. [ ن َ ] (ع مص ) راستی نمودن . (منتهی الارب ). راستی . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || دینداری کردن . (منتهی الارب ). دینداری . (کشاف اصطلاحات الفنون ). دیندار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). دیندار گشتن . پارسایی . (دهار).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دیانة. [ ن َ ] (ع اِ) اسم است برای تمام آنچه که بدان خدا را عبادت کنند. (اقرب الموارد). || دین و مذهب . ج ، دیانات . (از اقرب الموارد). ...
دیانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دی . دیینه . دیروز. (یادداشت مؤلف ). دیروزی : و تریاق بزرگ تازه ٔ نارسیده مقدار یک باقلی دادم تا ...
دیانه موسی . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد و 7200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).