اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبل الضب

نویسه گردانی: ZBL ʼLḌB
زبل الضب . [ زِ لُض ْ ض َب ب ] (ع اِ مرکب ) سرگین سوسمار. در خاصیت مانند زبل الورل است . شیخ الرئیس ابن سینا آرد: فضله ٔ سوسمار جالی کلف است و نیز بیاض عین را نافع است همچون زبل التمساح و الورل . (ازقانون ج 1 چ 1553 م . ص 170). در اختیارات بدیعی آمده : سرگین سوسمار بر کلف و نمش طلا کنند، زایل کند، و سفیدی که در چشم بود ببرد. (اختیارات بدیعی ). بپارسی سرگین سوسمار گویند و پشک سوسمار نیز گویند و بهترین وی سفید بود و گرم و تیز بود، برص و کلف را نافع بود و چشم را جلا دهد و قوه ٔ باصره دهد و کلف را نافع بودو بشیرازی سرگین ماتریک گویند. (اختیارات بدیعی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.