اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبوح

نویسه گردانی: SBWḤ
سبوح . [ س َب ْ بو ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). یکی از اسماء الهی . (غیاث ) (آنندراج ). یکی از اسماء حُسنی ̍ است . (مؤلف ). گاهی از این لفظ اشارت باشد بسبوح ۞ قدوس ربنا و رب الملائکة و الروح . (غیاث ) :
ترک سبوح گفته وقت صبوح
عابدان سبحه ها دراندازند.

خاقانی .


|| (ع ص ) بسیار پاک . (مهذب الاسماء) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صبوح خوار. [ ص َ خوا / خا ] (نف مرکب ) خورنده ٔ صبوح . آنکه صبوحی خورد : نوشین چو دم صبوح خواران مشکین چو دهان روزه داران . خاقانی .رجوع به ص...
صبوح کردن . [ ص َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خوردن شراب در بامدادان : و دستوری داریم فردا صبوح باید کرد که بامداد باغ خوشتر باشد. (تاریخ بیهقی چ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.