اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرشب

نویسه گردانی: SRŠB
سرشب . [ س َ رِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، ق مرکب ) کنایه از اول شب . (آنندراج ) :
تا به کی از سرشب تا به سحر نالیدن
چند خوناب دل و لخت جگر خائیدن .

محمدسعید اشرف (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
سرشب . [ س َ ش َ ] (اِ)شاهین و آن جانوری است شکاری . (برهان ) : پیوسته همی گوید آن سرشب تشنه بی آب ملک صبر دهد مر عطشان را. سنایی .نه بیش...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.