اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سوءة

نویسه گردانی: SWʼ
سوءة. [ س َ ءَ ] (ع اِ) عورت . رجوع به سواءة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ثوة. [ ث َوْ وَ ] (ع اِ) سنگ توده ٔ پست که در صحرا سازند بجهت نشان . (منتهی الارب ).
ثوة. [ ث ُوْ وَ ] (ع اِ) قماش خانه . || جامه ٔ گروهه که بالای میخ بندند و بر آن مشک شیر بجنبانند، تا مشک دریده و پاره نگردد. || پشته ک...
صوة. [ ص ُوْ وَ ] (ع اِ) جماعت ددگان . (منتهی الارب ). || سنگ یا سنگ توده ٔ بر راه بجهت نشان . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || زمین بلن...
به ضم س و کسر واو. گاهی ایل همراه می شود. قوم و خویش و فامیل در گویش کازرونی(ع.ش)
صوح . [ صو / ص َ ] (ع اِ) جانب وادی و دیوار آن . || پائین کوه یا روی کوه که بدیوار ماند و جانب و ناحیه آن . کوه . || (مص ) کفانیدن چیزی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.