اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاکة

نویسه گردانی: ŠAK
شاکة. [ ک َ ] (ع اِ) آماس در گلو.(از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شاک شود. || (ص ) مؤنث شاک . زن بدگمان و مرتاب . رجوع به شاک شود. || نزدیک . (اقرب الموارد): رحم ُ شاکة؛ ای قریبة. (لسان العرب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شاکة. [ ک َ ] (ع مص ) ۞ در میان خار رفتن . (غیاث اللغات ). شاک و شاکة و شیکة؛ به خارستان در افتادن و کذا شکت ُ الشوک ؛ ای وقعت ُ فیه . (از م...
همان شاکرم است شاعر معروف کرد کلهر که در اصل گیلان غربی بوده و در ایوانغرب نزد حاکم معروف کلهر «خان منصور » زندگی کرده و لحظات شاعرانه شان را با هم م...
از اسامی زنانه رایج در میان ارامنه،ریشه لغت آرامی اکدی است و به معنی پیاله بوده و در اصطلاح به معنی زندگی یافتن و لبریز شدن از نور می باشد.
شاکه نام بلندترین آبشار درکشور ارمنستان با ارتفاع 18 متر واقع در استان سیونیک .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.