شبت
نویسه گردانی:
ŠBT
شبت . [ ش ِب ِ ] (اِ) رستنیی را گویند که در ماست کنند و به شیرازی «شود» خوانند. (از برهان ). نام گیاهی است که آن را شوید نیز گویند و از تیره ٔ چتریان است . برگهای آن بسیار بریده و عطری ملایم دارد. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 235). رجوع به شوید و شیویت و شِبت و شبث شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شبت . [ ش ِ ] (اِ) دالان و دهلیز خرد و کوچک . (برهان ). دالان و دهلیز کوچک . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). || گیاهی است . رجوع به شِ...
شبط. [ ش َ ] (ع مص ) زخمی ایجادکردن . شکاف و خراش باریک و دراز ایجاد نمودن . (از دزی ج 1 ص 720): شبطه ؛ او را مجروح کرد به جراحتی باریک و د...
شبط. [ ش َ ب َ ] (اِ) شباط. ماه قبل از آذار. (از اقرب الموارد). رجوع به شباط شود.