اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شبة

نویسه گردانی: ŠB
شبة. [ ش َب ْ ب َ ] (ع ص ) زن جوان . (منتهی الارب ). مخفف شابة. رجوع به شابة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
شبه فروش . [ ش َ ب َ / ب ِ ف ُ ] (نف مرکب ) که شبه فروشد : تو قدر فضل شناسی که اهل فضلی و دانش شبه فروش چه داند بهای دُر ثمین .سعدی .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شبه سپید. [ ش َ ب َ هَِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مورچه . شبه سفید: کَشح ؛ شبه سپید که مورچه نامندش . (منتهی الارب ). رجوع به مورچه...
آبخوست مانند آبخوستی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آبخست واره
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ماناداک (مان: مانوی= شبه + آداک: جزیره در پارسی نو)*** فانکو آدینات 09163657861
قیاس شبه . [ س ِ ش ِب ْه ْ / ش َ ب َه ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فقه ) هرگاه دو موضوع باشد که از نظر قوانین موضوعه یکی مسکوت الحکم ...
همتای پارسی این سه واژه ی عربی، این است: اُژان مان کامم mānkāmam ( سغدی: اژان - مانوی: مان - سنسکریت: کامم)**** فانکو آدینات 09163657861
قتل شبه عمد. [ ق َ ل ِ ش ِ هَِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چون آنکه کسی را برای آنکه ادب شود کتک زنند و شخص مضروب بمیرد. چنین قتلی موجب...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.