اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شجرة

نویسه گردانی: ŠJR
شجرة. [ ش َ ج َ رَ ] (اِخ ) نام درختی است در حدیبیه که در آن عده ای با پیغمبر بیعت کردند و این بیعت را بیعةالرضوان گویند و تفصیل موقعیت آن ذیل کلمه ٔ «النقیع» در کتاب معجم ما استعجم ج 3 آمده است . و این همان شجره است که نام آن در قرآن آمده است « : لَقد رضی اﷲ عن المؤمنین اِذ یبایعونک تحت الشجرة ۞ ».و چون مردم برای تبرک به زیارت آن درخت میرفتند خلیفه ٔ دوم از ترس آنکه مبادا مورد پرستش مردم قرار گیرد، دستور داد آن را قطع کنند. (از معجم البلدان ). ناصرخسرو در اشاره بدان درخت است که گوید :
آن قوم که در زیرشجر بیعت کردند
چون جعفر و مقداد و چو سلمان و چو بوذر.

ناصرخسرو.


رجوع به شجرة حدباء و نیز رجوع به حدیبیه شود.
- بیعت شجرة ؛ بیعتی عام که رسول اکرم ، از مسلمانان گرفت به ذی القعده ٔ سال ششم از هجرت . (یادداشت مؤلف ).
- مسجدالشجرة ؛ نام مسجدی است در حدیبیه که مسلمانان در آنجا با پیغمبر (ص ) بیعت کردند. (از معجم البلدان : حدیبیة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شجره . [ ش َ ج َ رَ ] (ع اِ) نسب نامه . آنچه مشایخان اسامی پیران خود نوشته به ترتیب به مرید میدهند. (از آنندراج ) : مرز عراق ملک تو، نی غلط...
کله شجره . [ ک ُ ل َه ْ ش َ ج َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کله شجرا. (از اشتینگاس ) (ناظم الاطباء). رجوع به کله شجرا شود.
شجره نامه . [ ش َ ج َ رَ م َ / ش َ ج َ رِ م َ / ش ج َ رَ م ِ / ش ج َ رِ م ِ ] (اِ مرکب ) نسب نامه . فهرست نامهای پدران و نیاکان کسی به صورت د...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شجره ٔ طوبی . [ ش َ ج َ رَ / رِ ی ِ با ](اِخ ) درخت طوبی . و طوبی درختی است در بهشت . رجوع به طوبی شود. || (اِ مرکب ) در اصطلاح عرفا اصول م...
شجره ٔ موسی . [ ش َ ج َ رَ / رِ ی ِ سا] (اِخ ) اشاره است به درختی که از آن به موسی پیغامبر ندا آمد که : یا موسی انی انااﷲ رب العالمین . (قر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.