اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرف

نویسه گردانی: ŠRF
شرف . [ ش ُ رُ ] (ع اِ) فتنه و آشوب . (ناظم الاطباء). || بناهایی که دارای کنگره ها باشند. (از اقرب الموارد). || (ص ) ج ِ شارِف . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شارف و شَرَف شود.
- بر شرف زوال یا هلاک بودن یا شدن ؛ در آستانه ٔ مرگ و نابودی قرار گرفتن : و گرنه شما بر شرف هلاکید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 50). بر شرف هلاک شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 27). ملک خویش بر شرف زوال دید و اعوان و انصار خود را طعمه ٔ سباع یافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 26). دلی غمناک و چشمی نمناک و جانی بر شرف هلاک . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 68).
- در شرف ؛ نزدیک به . در حال ِ: این ساختمان در شرف خراب شدن است . (فرهنگ فارسی معین ).
- در شرف کاری ؛ نزدیک آن : در شرف حرکت ؛ در جناح حرکت . در شرف موت بودن ؛ در آستانه ٔ مرگ بودن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) خلخالی . حاکم خلخال ، معاصر سلطان محمد خدابنده که در حمله ٔ قتلقشاه به گیلان هنگام عبور از خلخال به ح...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ )خوارزمی . وزیر جنتمور از ایلخانان مغول که بین سالهای 630 تا 633 هَ . ق . امیری خراسان و اسفراین و جوین ...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) سمرقندی . او راست : «قسطاس الافکار» در علم منطق که نسخه ای از آن را در تهران دیدم که تاریخ کتابت مائ...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) یاسید شرف الدین خطاط شیرازی . از خوشنویسان نامی معاصرو منسوب به دربار سلطان اولجایتو و معلم فرزند وی اب...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) شفروه ای . از دانشمندان و گویندگان اواخر قرن ششم هجری قمری (متوفای 571 هَ . ق .) بود. رجوع به ماده ٔ ش...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) یا شیخ شرف الدین طویل قزوینی . عالمی عامل بود و به سال 722 هَ . ق . در قزوین درگذشت . (از تاریخ گزیده ...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ )طغان بن علی . از پادشاهان سلسله ٔ ایلک خانی ترکستان (از حدود 403 تا 408 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین ).
قلعه شرف . [ ق َع َ ش َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، واقع در 28هزارگزی شمال خاوری قوچان و یکهزارگزی ...
شرف خلیل . [ ش َ رَ خ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان افزر بخش قیرو کارزین شهرستان فیروزآباد. سکنه ٔ آن 175تن و محصول آنجا غلات و خرما و لیمو است ....
شرف الملک . [ ش َ رَفُل ْ م ُ ] (اِخ ) لقب شیخ الرئیس ابوعلی حسین بن علی بن سینا. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ابوعلی سینا شود.
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۲ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.