اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صدر

نویسه گردانی: ṢDR
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) نام وی سیدحسن بن سیدهادی بن سیدمحمد عاملی کاظمی موسوی و کنیت او ابومحمد و ملقب بصدرالدین و مشهور به صدر و از اکابر علمای امامیه است . وی پیش از رسیدن بسن بلوغ از نحو و صرف و معانی و بیان و بدیع و منطق فراغت یافت و در کاظمین بفراگرفتن فقه و اصول پرداخت و در هیجده سالگی به نجف شد و کلام و حکمت را از شیخ محمدتقی گلپایگانی متوفای 1293 هَ . ق . فراگرفت و خارج فقه را نزد تلامذه ٔ صاحب جواهر و خارج اصول را نزد تلامذه ٔ شیخ انصاری آموخت و و علم حدیث و رجال و ریاضیات و علم الحروف را بر افاضل عصر خواند و شطری از علوم غریبه را نیز از شیخ عبدالحسین هندی تعلیم گرفت سپس به سال 1297 از نجف به سامراء، شدو نزد مرحوم حاجی میرزا حسن شیرازی تلمذ کرد و به سال 1315 بکاظمین بازگشت و بتألیف و تدریس پرداخت . از آثار اوست : احیاء النفوس بادب السیدبن طاوس . بغیةالوعاة فی طبقات مشایخ الاجازات . تأسیس الشیعة الکرام لفنون الاسلام ، تبیین الاباحة للمصلین . تحصیل الفروع الدینیّة فی فقه الامامیّة. تکملة امل الاَّمل در سه مجلد بزرگ . جامع اخبار الغیبة. حاشیه ٔ تلخیص الاقوال در رجال . حدائق الوصول الی علم الاصول . ذکری المحسنین . سبیل الرشاد فی شرح نجاة العباد. سبیل الصالحین . سبیل النجاة. مجالس المؤمنین فی وفیات الائمة المعصومین .مختلف الرجال . مناقب آل الرسول من طریق الجمهور. نزهة اهل الحرمین فی تاریخ عمران المشهدین . نهایة الدرایة. وی در یازدهم ربیع الاول سال 1354 هَ . ق . بسن 82 سالگی درگذشت . (از ریحانة الادب ج 2 صص 463 - 464).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
صدر. [ص َ ] (ع اِ) بالای مجلس . طرف بالا : مرا با خویشتن در صدر بنشاند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 142).سخن چون منش پیش خواندم بفخربصدر اندر ...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان الند بخش حومه ٔ شهرستان خوی 71هزارگزی شمال باختری خوی . در مسیر جنوبی راه ارابه رو ملحملی به خان دره و ...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) قلعه ٔ خرابی است بین قاهره و ایله ، و ابن ساعاتی در این بیت از آن نام برده است :سری موهنا والانجم الزهر لاتسری و للاف...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن ابی بکربن عبدالقادر رازی شود.
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) میرزا صدرالدین محمد. وی یکی از شعرای فارس و از نژاد جابربن عبداﷲ انصاری است . جد اعلای او را امیر تیمور از گرجستان باصفهان...
صدر.[ ص َ ] (اِخ ) سید صدر جهان . وی یکی از شعرای فارسی زبان و از مردم قصبه ٔ پهانی از خطه ٔ اود در هندوستان می باشد، به اکبر شاه منسوب بود ...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) وی به لاجوردشوئی مشهور است ، فرزند ابهر است و مردی خوب است اما شعر خود را تعریف بی نهایت می کند و بسیار معتقد است . از او...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) نام وی حاج سیداسماعیل فرزند سیدصدرالدین بن سیدصالح بن سیدمحمد شرف الدین بن سیدابراهیم زین العابدین است . وی از اکابر علم...
صدر. [ ص َ ] (اِخ ) صدرالدین بن حاج سیداسماعیل عاملی الاصل کاظمین الولادة و مقیم و متوفی بقم نسب وی به ابراهیم اصغر فرزند موسی بن جعفر منت...
صدر. [ ص ُ دَ ] (اِخ ) ابوبکربن موسی گوید: صدر قریه ای است از قراء بیت المقدس و لاحق بن حسین بن عمران بن ابی الورد صدری مکنی به ابوعمرو بدا...
« قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.