اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طاس لغزنده

نویسه گردانی: ṬAS LḠZNDH
طاس لغزنده . [ س ِ ل َ زَ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طاس که لغزد. جام لغزان . || لانه ٔ موری مورچه خوار :
چو در طاس لغزنده افتاد مور
رهاننده را چاره باید نه زور.

سعدی .


و رجوع به لغزنده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.