اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عائدة

نویسه گردانی: ʽAʼD
عائدة. [ ءِ دَ ] (ع ص ) مؤنث عائد. (منتهی الارب ) :
در عبادت رفتن تو فائده
فائده ٔ آن باز با توعاده .

مولوی .


ورجوع به عائد شود. || (اِمص ) نیکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مهربانی . (منتهی الارب ). || عطا. بخشش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
مائده از آسمان شد عائده
چون که گفت أنزل علینا مائده .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عایدة. [ ی ِ دَ ] (ع ص ) رجوع به عائدة شود.
عیدة. [ ی َ دَ ] (ع اِ) ج ِ عَود. (تاج العروس ) (آنندراج ). جمع عود،عِوَدة است ، و نیز آن را بر «عیدة» جمع بندند که لغت قبیحی است . (از اقرب ال...
عیده . [ ع َ دَه ْ ] (ع اِمص ) بدخوئی و کبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سؤخلق . (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد گرامی قدر درشت . و بدخوی ا...
اندیشه ، فکر، عقیده ، تصور، رأی.(معین) - پاسخی که بر مبنای اشراف و آگاهی از کیفیت سوال داده شود و متضمن خلاقیت . نوآوری باشد.
ایده ا. [ اَی ْ ی َ دَ هَُل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدای یاریش دهاد : اسماعیل بن عباد ایده اﷲ از برای ابی العباس ... به بیرون آو...
آرمانی. آنگونه که باید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.