اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرمة

نویسه گردانی: ʽRM
عرمة. [ ع َ رَ م َ ] (ع اِ) بوی طبیخ . (منتهی الارب ). بوی طبیخ و چیز پخته شده . (از اقرب الموارد). || خرمن کوفته ٔ گرد کرده از باد صاف و پاک نانموده . (منتهی الارب ). خرمن که پس از کوفتن جمع شده باشد تا آن را به باد دهند. (از اقرب الموارد). عُرمة. رجوع به عرمة شود. || ریگ توده . (منتهی الارب ). مجتمع و انبوه از رمل . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تقویت کننده، توانبخش، تقویت
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.