اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عظمی

نویسه گردانی: ʽẒMY
عظمی . [ ع ُ ما ] (ع ن تف ) مؤنث اعظم . بزرگ و بزرگتر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مصیبت عظمی . موهبت عظمی : در آن عرصه ٔ عظمی و انجمن کبری اول خطابی کند، سؤال از ایشان کند.(کشف الاسرار ج 2 ص 528). عرض کرامت فرماید مشایخ کبار و سادات ابرار را در این مصیبت عظمی و داهیه ٔ کبری . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 460). رجوع به اعظم شود.
- وزارت عظمی ؛ مقام بزرگترین وزیران و مقام وزیر اول و صدر بزرگ . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حسین عزمی . [ ح ُ س َ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابن علی عزت کلیوبی رومی حنفی شیخ طائفه ٔ مولویان شهر خویش بود. در 1231 هَ . ق . / 1816 م . متولد و در ...
جام پر از می . [ م ِ پ ُ اَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) قدح پر از شراب . || جام پر از شیر و می است که کنایه از پیاله ٔ پر از آب کوثر باشد. (برهان...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.