علیة
نویسه گردانی:
ʽLY
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر زریاب آوازه خوان بود. او را عمری طولانی بود آنچنانکه در حیاتش هیچ یک از افراد خاندانش زنده نبودند. (از اعلام النساء عمر رضا کحالة از نفح الطیب مقری ).
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
علیة. [ ع َلی ی َ ] (ع ص ) تأنیث عَلی ّ. بلندمرتبه و رفیعالقدرو بلند و بالا. (ناظم الاطباء). رجوع به عَلی ّ شود.- حضرت علیه ؛ آستان بلندپا...
علیة. [ ع ِل ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَلی ّ. رجوع به عَلی ّ شود. || شریف و رفیعالقدر و رئیس : هو من علیةالناس ؛ أی من أجلتهم و أشرافهم . (ا...
علیة. [ع ِ لی ی َ ] (ع ص ) شریف و رفیعالقدر و رئیس . (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و عَلیّة و عُلّیّة شود.
علیة. [ ع ِل ْ ل َ ی َ ] (ع ص )شریف و رفیعالقدر و رئیس . (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و عُلّیّة و عَلیّة و عُلْی و عُلّی ّ شود.
علیة. [ ع ِل ْلی ی َ ] (ع ص ، اِ) عُلّیّة. رجوع به عُلّیّة شود.
علیة. [ ع ُل ْ لی ی َ ] (ع ص ) عِلّیّة. شریف و رفیعالقدر و رئیس . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به عِلْیة و عَلّیة و عُلْی و عُلّی ّ...
علیة. [ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دو کوهست در یمامة. و در آن وادیهای بسیاری است از آن جمله «دَخول » است که امروءالقیس از آن نام می برد. (...
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) وی یکی از دختران امام زین العابدین (ع ) امام چهارم شیعیان بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 68 از کشف الغمه...
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ] (اِخ ) وی یکی از دختران امام موسی کاظم (ع ) امام هفتم شیعیان بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 81).
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر مهدی عباسی مشهور به «عباسة» است که ادیب و شاعر بود (106 - 210 هَ . ق .). وی در شعرهای خود آهنگهای ز...