اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمل یافتن

نویسه گردانی: ʽML YAFTN
عمل یافتن . [ ع َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) انجام گرفتن . به مرحله درآمدن . بار آمدن . پرورده شدن . درست شدن . رجوع به عمل یافته شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.