اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عهار

نویسه گردانی: ʽHAR
عهار. [ ع ِ ] (ع مص )فسوس و فجور نمودن با زن و زنا کردن با وی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بنزد زن آمدن جهت فجور. (از اقرب الموارد). || پیرو بدی شدن ، و دزدیدن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آهار. (اِ) چیزی از نشاسته یا کتیرا یا صمغ و یالعاب خطمی و مانند آن که جامه و کاغذ و جز آن را بدان آغارند تا شخ ّ و محکم شود یا صیقل و مهره ...
آهار. (اِخ )نام گردنه ای میان شهرستانک و رودبار در ایالت تهران . || نام دره ای در ناحیه ٔ رودبار طهران و نام قریه ای در آن درّه در نزدیک...
اهار. [ اَ ] (اِ) پالوده که بر کاغذ و شوربائی که بر جامه مالند. (برهان ) (هفت قلزم ). آهار پالوده ای که بر کاغذ و جامه مالند. (ناظم الاطباء)...
آهار: این واژه در سنسکریت مصدر فعل سببی از آهره āhre می باشد با این معانی: 1ـ به آوردن - نزدیک آوردن - به خانه آوردن (عروس) - برای خود آوردن - پیشکش- ...
گل آهار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ نام گلی است با ساق باریک و تا یک گز ساق آن بر شود و گلها به رنگهای مختلف دهد. رجوع به ...
آهار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) آهاردن .
آهار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهاردن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.