اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عیلم

نویسه گردانی: ʽYLM
عیلم . [ ع َ ل َ ] (ع اِ) دریا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بحر. (اقرب الموارد). || چاه بسیارآب ، یا آب شور. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). چاه بسیارآب ، و گویند چاه شور. (از اقرب الموارد). || چاه وسیع. (از اقرب الموارد از تاج ). در ناسزا گویند: یا ابن العیلم . (اقرب الموارد). || آب که بر آن زمین باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) فربه نازک اندام . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (اِ) غوک . (منتهی الارب ). وزغ . پک . قورباغه . (ناظم الاطباء). ضفدع . (اقرب الموارد). || کفتار نر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ج ، عَیالِم . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عیلم . [ ع ِ ل ِ ] ۞ (از ع ، ص ) دانشمند و عالم . (از ناظم الاطباء).
خانواده ام ، روند ماه ، مسیر معامله
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.