غثراء
نویسه گردانی:
ḠṮRʼʼ
غثراء. [ غ َ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الضبع، سمیت لغثرة فی لونها: «اکلتهم الغثراء»؛ هلکوا. (اقرب الموارد). || گروه مردم آمیخته از هر نوع . || (ص ) تیره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الغبراء او قریب منها. (اقرب الموارد). || گلیم بسیارپشم . || مؤنث اغثر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قصراء. [ ق ُ ص َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قصیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قصیر شود.
قسراً. [ ق َ رَن ْ] (ع ق ) قهراً. جبراً. به ناچار. به ناخواست به ناخواه . به زور. به ستم : قلعه ٔ شاه دز را... در حصار گرفت و لشکرها بر مدار آن ...