فتاح
نویسه گردانی:
FTAḤ
فتاح . [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) دهی از دهستان گیلان شهرستان شاه آباد، که در 9 هزارگزی جنوب خاوری گیلان و یکهزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ گیلان به ایلام و شاه آباد قرار دارد. جایی کوهستانی ، گرمسیر و دارای 60 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ چله تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، حبوب ، پنبه ، صیفی ، توتون ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . اهالی از طایفه ٔ کلهر هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
فتاح . [ ف َت ْ تا ] (ع ص ) گشاینده . (مهذب الاسماء). مبالغه ٔ فاتح . (از اقرب الموارد) : هر دو فتاح و رمز را مفتاح هر دو سردار و علم را بندار. خ...
فتاح یک موشک ساخت نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. فتاح یک موشک هایپرسونیک با برد ۱۴۰۰ کیلومتر و سرعت ۱۳ تا ۱۵ ماخ است.[۱] تاریخچه این م...
کل فتاح . [ ک َ ف َت ْ تا ] (ص مرکب ) (شاید مخفف کربلایی فتاح ) سخت احمق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
فتاح خان . [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) از سرداران ایل بختیاری و معاصر کریمخان زند است ، که پس از غلبه ٔ سپاه کریمخان بر لرستان و جایگاه آن ایل بس...
فتاح کندی . [ ف َت ْ تا ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکو، که در 15 هزارگزی جنوب باختری پلدشت و دوهزارگزی جنو...
فتاح آباد. [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیوان دره ٔ شهرستان سنندج که در 30 هزارگزی شمال باختری دیواندره و دوهزارگزی ...
فتاح آباد. [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) دهی از دهستان یک مهه ٔ بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، که در 27 هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان و کنار راه شوسه ...
فتاح آباد. [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیک شهرستان خرم آباد، که در 34 هزارگزی باختر نورآباد و 18 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد ب...
سیدعلی میرفتاح هنرمند، نویسنده، نقاش و منتقد سینما است اما بیشتر به روزنامهنگاری شهرت یافته است. او در مجلۀ سوره به سردبیری مرتضی آوینی نویسندگی کرد....
فتاح تنکابنی . [ ف َت ْ تا ح ِ ت ُ ب ُ / ت َ ب ُ ] (اِخ ) (ملا...) همان حکیم مؤمن نویسنده ٔ کتاب تحفه در خواص ادویه است . رجوع به حکیم مؤم...