اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فغان برآوردن

نویسه گردانی: FḠAN BRʼAWRDN
فغان برآوردن . [ ف َ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) فریاد کسی را بلند کردن :
خاقانی این سخن گفت اورا زبان فروبست
تا ناگهی نباید کز تو فغان برآرد.

خاقانی .


|| فریاد زدن . ناله کردن .فریاد برآوردن :
مرغان چمن فغان برآرند
گر فرقت نوبهار گویم .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.